جوان ایرانی | ||
به نام خدایی که بی نهایت به او مدیونم عجیب دلتنگت شدم،نتونستم بخوابم،حالت خوبه؟ خوبی؟ راستی نمیدونی چه کادو تولدی داشتم برات سفارش میدادم :) چنتا تولیدی پیگیری کردم اما یه چنتا مشکل وجود داشت :) یکی ابعادش بود و احتمال آسیب توو حمل و نقل،نمیخواستم مستقیم برای تو ارسال بشه میخواستم اول خودم ببینم از لحاظ بی عیب و نقص بودنش مطمئن بشم بعد برات ارسال کنم؛ مشکل دیگه نداشتن...... خوب ازت بود :)اگر اون کلمه رو بگم ممکنه متوجه بشی چی داشتم سفارش میدادم :) روی کیفیت کار تولیدی اثر داشت اما مشکل مهم تر ارسال بی خبر برات بود،واکنش خودت و خانوادت؟؟ خیلی ترسیدم ازم دلخور بشی یا باعث دردسر بشه برات برای همین لحظه آخر سفارشم رو کنسل کردم اما منتظرم توو اولین فرصت که بتونم باهات صحبت کنم ازت اجازه بگیرم و این هدیه رو سفارش بدم و ارسال کنم،میشه یعنی به زودی باهم حرف بزنیم؟ یعنی میشه اون هدیه رو به دستت برسونم؟ میخواستم بمونم آخرین لحظه ها تولدت رو تبریک بگم اما تمام شب به تو فکر می کردم تا اینکه بلاخره پیام رو فرستادم،راستش اصلا منتظر جواب ازت نبودم،با خودم گفته بودم بازم سکوت می کنی و چیزی نمی گی واقعا از دیدن جوابت شوکه شدم...برات توو پیامک ننوشتم دوستت دارم اما تمام وجودم لحظه لحظه فریاد می زد که دوستت دارم... توو پیامت صمیمیت نبود... حتی یه جا گفته بودی شما!!! یه جا خانوم دکتر... هرلحظه از خودم می پرسم یعنی هنوزم دوستم داری؟ توو جواب پیامک گفته بودی "ممنون که به یادم بودی" آخه خودت بگو چطور میتونم به یادت نباشم؟؟ چطور؟؟ روز تولدم اصلا منتظر پیام تبریکت نبودم و به خودم می گفتم پارسال به هر دو خطتت پیام داد و تبریک گفت یکیش رو بذار به حساب امسال... یادته پارسال چطور بهم تبریک گفتی؟ یادته چیا بهم گفتی؟ فقط یه سوال واقعا فراموشم کردی؟؟؟؟؟؟؟ واقعا منو از یاد بردی؟؟؟ نه من باور نمی کنم........ به خودم گفتم منظورش از تبریک نگفتن تولد فراموش کردن نیست فقط خواسته به قرار سکوتمون پایبند باشه........ هنوز طوری می نویسم انگار اینجا سر میزنی و میخونی... از ته دل آرزو می کنم بیای و بخونی... از ته دل آرزو می کنم هنوز به یادم باشی هنوز دوستم داشته باشی... شهریار تو یکی از شعراش میگه : با چون منی بغیر محبت روا نبود.... حالا این مصرع حرف منم هست... دوستت دارم،مواظب خودت باش...دعات می کنم 22-03-1400 01:21 [ شنبه 100/3/22 ] [ 1:17 صبح ] [ جم می نویسد:) ]
[ نظرات () ]
|
||
[ |